هلیاهلیا، تا این لحظه: 18 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

هلیا عشق خاله آزاده

هلیای خودم منم دلم برات تنگیده

دیروز با هلیام صحبت کردم و گفت که دلش برای مامان عروسش خیلی تنگ شده. فردا قراره به مناسبت روز مادر برم پیششون. عزیز دلم شکایت داشت که چرا نرفتم ببینمش و گفت مگه من دخکرت نیستم. پس چرا نمیایی پیشم؟؟ ...
25 خرداد 1390

نقاشی هلیا جونم

                              دخترم این نقاشی رو در تاریخ 89/04/22 کشیدی.به گفته خودت، اونی که دستاش رو باز کرده تا بغلت کنه خاله آزاده خودته و اون آقا مهربونه، پیام جون شوهر خاله آزاده است. ...
25 خرداد 1390

خاطرات

امروز برای مرور خاطرات گذشته چند تا از عکسهای خوشگل دخترکمو می گذارم اینجا. با دیدن این عکسها هزاران خاطره برام مرور می شن و هزاران بار قربون صدقت میرم هلیای من. نی نی گولو با عینک پرتغالی بفرمایین شکلات دماغ دماغمو پیدا کردم ایناهاش !! خواب پریای آسمونو می بینی.پریایی به خوشگلی خودت دوچرخه هاپویی و گشت و گذارهایی عصر با مامان البته با بستنی آهای دختر چوپون دل دیوونمو کشوندی تو دشت و بیابون هلیا  و  الناز تعجب با آبنبات چوبی ...
25 خرداد 1390

یک روز تعطیل با هلیا

پنجشنبه که روز تعطیل من محسوب می شد روز خوبی برای دیدن هلیا جونم بود. به خاطر همین به اتفاق همسر رفتیم پیش هلیا. هلیا کلاه سوارکاریش رو نشونمون داد و کلی از اولین جلسه سوارکاریش برامون تعریف کرد. ظاهراً خیلی از بودن در کنار اسب ها لذت می بره. قراره مامانش ازش عکس بگیره تا عکسشو با اسبش اینجا آپلود کنم. البته هلیا جون مدام با بابا حمیدش بود و با هم بازی می کردن و خالشو زیاد تحویل نگرفت. ...
25 خرداد 1390

هلیام کارهای خوب انجام میده

هلیای گلم چند تا کاری رو که قبلاً باید انجام می داد ولی کوتاهی می کرد رو به خوبی انجام میده و این یه پیشرفت بزرگه و همه رو خوشحال کرده.مامانی، مامان پرستو، مامان عروسش هم که دیگه نگو. خیلی خوشحاله و به وجود گل خانوم افتخار می کنه. هلیا مرتب مسواک می زنه و غذاشو هم می خوره و بهانه گیری نمی کنه. مامانش هم به عنوان جایزه بردتش نمایش(نمایش پلنگ خوش خیال). ...
25 خرداد 1390

بعد از یه عالمه انتظار عمو فیتیله ای ها بر می گردن!!!!

الان از مامان هلیا شنیدم که عمو فیتیله ای ها بر می گردن. البته این خبر جنبه اطلاع رسانی نداره و نمی دونم چند درصد صحت داره. اما اگر صحت داشته باشه هلیام خیلی خوشحال میشه چون عاشق عموهاست. به خاطر همین از الان کلی خوشحاله و لحظه شماری می کنه دوباره ببینتشون. برای خوشحالی دخترم منم خوشحالم. پس عموها لطفاً زودتر بیاین. ...
10 خرداد 1390

آموزش اعداد

مامان هلیا از امروز آموزش جدی را شروع کرده. یادم رفت بگم که مامان پرستو هلیا معلم دوره پیش دبستانه. و تمام سعی و تلاشش رو در آموزش دخترکمون می کنه. چند دقیقه پیش که با هم صحبت می کردیم گفت که هلیا یاد گرفته تا 10 بشماره.( هم فارسی و هم انگلیسی)و تا 4 بنویسه. سوره ناس رو هم یاد گرفته و تازه با مامانی اش نماز هم می خواند. آفرین عزیزم. مثل همیشه باهوش باهوش باهوش. خاله می بوستت و خیلی دوست داره. ...
24 ارديبهشت 1390