انگار همین دیروز بود
روزی که یکی از فرشته های خدا بالهاشو از دست داد و روی زمین فرود آمد وبرای همیشه تو قلب مازمینی ها خونه کرد. (اما فرشته کوچولو خودش اخم کرده انگار ناراحته!!) ...
نویسنده :
آزاده رحیمی
10:17
نقاشی دخترکم01
تولد
تولد هلیا خانوم نزدیکه. دختر کوچولوی من حسابی بزرگ شده و 6 سالش تموم میشود. عزیزم پیشاپیش تولد زیبایت مبارک. ...
نویسنده :
آزاده رحیمی
9:56
بدون عنوان
سلام. خبرهای تازه دارم از بانوی شهر قصه ها،دخترک خوشگل و ناز و مانکنم هلیا جونم. عسل خاله داره میره کلاس باله تا رقص باله رو یاد بگیره راستش از اونجایی که بدن ظریف و کشیده ای داری (ماشاالله... ) این رقص واقعاً براش مناسبه.مامان پر مشغلش وقت نکرده از هلیا و لباسهای بالش که مامانی براش دوخته عکس بگیره. ...
نویسنده :
آزاده رحیمی
11:09
مامان هلیا
سلام جالبه براتون بگم که هلیا مامان یه خرگوش ناز و سفید و خوشگل به نام برفی شده که مامان پرستوش به خاطر اینکه دختر خوبی بوده براش خریده.برفی مثل برف سفیده و چشماش هم قرمزه. اما به خاطر آمدن تب کنگو کریمه هلیا برفی رو به پارک بخشید تا اونجا بیشتر مراقبش باشن و اگر مریض شد داروهاشو بدن. ...
نویسنده :
آزاده رحیمی
15:05
همیشه دلم برای دیدنت پر می زنه
سلام نی نی جون خاله هلیای عزیزم.عمر خاله. الان سرکارم و حسابی از کار خسته و حوصلم بدجوری سر رفته. تلفن زدم باهات صحبت کنم اما گلم خواب بودی. به خاطر همین آمدم اینجا و برات یادداشت گذاشتم تا بدونی همیشه به یادت هستم. کوچوی دوست داشتنی من دوستت دارم. ...
نویسنده :
آزاده رحیمی
12:27
بدون عنوان
بعد از مدت ها كه انگار يك عمر هم گذشته من برگشتم. ني ني جون من الان خيلي بزرگتر و ماه تر شده. خوشگل و مو مشكي و شيرين زبون و خالش واقعاً عاشقانه دوستش داره.اندازه ني ني كه نداره.
نویسنده :
آزاده رحیمی
11:36