هلیاهلیا، تا این لحظه: 18 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

هلیا عشق خاله آزاده

روز مادر

1390/3/25 10:58
نویسنده : آزاده رحیمی
184 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب رفتم پیش هلیا جونم. لباس عروس پوشیده بود و پشت پنجره منتظرم بودniniweblog.com. وقتی هم که درباز شد و منو دید پرید بغلم. دلمون خیلی برای هم تنگ شده بود.تا آخر شب هم با هم بودیم.ولی هلیا موقع رفتنمون دوباره گریه کرد و بهونه گرفت.دیدن اشکهایش برام خیلی سخت بود. تازه دخترم به مناسبت روز مادر برام نامه نوشته بود.niniweblog.com هدیه گل سر و بلوز خریده بود و با وسواس و عشق برام کادو کرده بود. niniweblog.comیعنی یه جعبه هدیه برام درست کرده بود حاوی: نامه، گل سر، آدامس و تازه انبر آشپزخونه(که نیاز داشتم) هم خریده بود.کاغذ کادو هم خودش درست کرده بود.عاشقتم دختر مهربون و گلم.ازت ممنونم.niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

پرستو
13 خرداد 90 12:39
دختر گلم برای من نقاشی قشنگی کشیده بود وحسابی من وبغل کردوبوسم کرد ایت بهترین وتنهاترین هدیه ای زیبایی بود که گرفتم دوستت دارم فرشته قشنگم ممنونم که به فکر من بودی